***

 پیرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد. دست برد و از جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد. در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد: صدقه عمر را زیاد می کند!!! ....  

منصرف شد...‏

تصویر رویا!

شب از مهتاب سر میره
تمام ماه تو آبه
شبیه عکسه یک رویاست
تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده

تو خواب انگار طرحی از
گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع می شه
که تو چشماتو می بندی
تو رو آغوش می گیرم
تنم سر ریزه رویا شه
جهان قد یه لالایی
توی آغوشه من جاشه
تورو آغوش می گیرم
هوا تاریک تر می شه
خدا از دست های تو
به من نزدیک تر می شه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده

تمام خونه پر می شه
از این تصویر رویایی
تماشا کن ، تماشا کن
چه بی رحمانه زیبایی

***

میدونی چرا وقتی آدم بزرگ میشه با خودکار می نویسه؟ 

 چون یاد بگیره که هر اشتباهی به این راحتی  پاک نمیشه