وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی!
وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیارکسی رو که به صداقت حرفات محتاجه!
وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته!
زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است
هرچه بیشتر انسان ها را می شناسم، سگ ها را بیشتر ستایش می کنم.
(ایوان شفر)
برای شاد بودن، تنها به بدنی سالم و حافظه ای ضعیف نیاز داری.
(آلبرت شوایتزر)
برای هزارمین بار پرسید:
تاحالا شده من دلت را بشکنم؟
منم برای هزارمین بار به دروغ گفتم نه هیچ وقت تا مبادا دلش بشکنه!!!
چشای آبی تو مثه یه دریا میمونه
دل خسته منم مثه یه ماهی میمونه
ماهی خسته من میخواد تو دریا بمونه
ماهی دوست داره خونَش همیشه تو دریا باشه
بوسه بر موج بزنه کناره ماهیا باشه
ماهی خسته من بذار تو دریا بمونه
ماهی اگه تنها باشه خسته و دلگیر میشه
ماهی تو دریا نباشه اسیره ماهیگیر میشه
نکنه یکی بیاد چشماتو از من بگیره
ماهیه دل بمیره دریاتو ماتم بگیره
ماهیه خسته من نذار که تنها بمونه
ماهی خسته من بذار تو دریا بمونه
ماهی خسته من میخواد تو دریا بمونه