ماهی کوچک سرخ!

ماهی کوچک سرخی را می شناسم،
که هر سال سیزده روز را در بستری از هفت سین زندگی می کند.
ماهی کوچک سرخی،
که هر روز چشم هایش را در حبابی شیشه ای می گشاید و می گوید:
صبح به خیر زندگی،
و شب هنگام با رویای بوسیدن سیب سرخ
به خواب می رود.
ماهی کوچک سرخی که هر سال،تنها سیزده روز نفس می کشد!

با من!

      گل من باش یارا!

 خار با من.
      رخ از تو

 دولت دیدار با من.
      تو مهری
 من زمین بی قرار
 به دورت ((گردش بسیار)) با من.
      شمار بوسه را از کام من خواه
 لب شیرین زتو

      مقدار با من.
تو در خواب گران آسوده تا صبح
      به شب ها دیدهء بیدار با من.
 لبم در بوسه بازی با لبت گفت:
      خموشی از تو و  گفتار با من!

می!

خدایا! درد عشق امشب تو قلبم آشیون کرده 

به می محتاجه محتاجم که می درمون هر درده

 

انتظار!

دیگه بسه دیگه بسه انتظار

ابر رحمت به سر دنیا ببار

شب تار شب تار شب تار

آسمون!یارمو بردار و بیار

تو!

تو شمع کاشانه

منم چو پروانه

دلم به زلف توست

مزن بر او شانه

ساحل آرامش!

ای ساحل آرامشم

سوی تو پر می کشم

از دوریت در آتشم

در آتشم یارا

افق روشن

 روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

 و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.

 روزی که کمترین سرود بوسه است

 و هر انسان

  برای هر انسان

  برادریست.

 روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند

 قفل افسانه ایست

 و قلب برای زندگی بس است.

 روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

 تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.

 روزی که آهنگ هر حرف زندگیست

 تا من به خاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم.

 روزی که هر لب ترانه ایست

 تا کمترین سرود بوسه باشد.

 روزی که تو بیایی؛ برای همیشه بیایی

 و مهربانی با زیبایی یکسان شود؛

 روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم...

   .....................................        

 ومن آن روز را انتظار می کشم

 حتی روزی

  که دیگر

  نباشم.

  

دعا!

 نازنینم چه دعایی بهتر از این:

 در سال جدید

     خنده هایت از ته دل

             گریه هایت از سر شوق

                           نبود هیچ غروبت غمگین

نیایش!

بار خدایا از عشق امروزمان قدری هم برای فرداهایمان کنار بگذار
باشدآن زمان که ثانیه ها از پس هم گذشتند و ما را دلسرد کردند
به یاد آوریم که روزی....
عاشق بوده ایم

آمین

سال نو مبارک

دریا و موج!

 تو دریایی و من موجی اسیرم

 که می خواهم در آغوشت بمیرم

 بیا دریای من آغوش بر کش

  نمی خواهم جدا از تو بمیرم