جاذبه!

از پاسخ من معلمان آشفتند

 از حنجره شان هر چه در آمد گفتن

 اما به خدا هنوز هم معتقدم

 از جاذبه ی تو سیب ها می افتند

نکند...!

 نکند شکوفه روزی

 به کویر دل ببندد

 نکند پرش بریزد

 نکند لبش نخندد

 نکند که سینه سرخی

 دل از آسمان بگیرد

 همه جا بهار باشد

 گل من ولی بمیرد

 نکند کسی نپرسد

 چه خبر؟ چه شد پرستو؟

 نکند کسی نداند

 که کجاست خانه او

 وچه شد که اسب رم کرد؟

 و پرنده بال و پر زد؟  

 نکند زمین بترسد

 نکند دلش بلرزد

شب و آن هزار چشمی

که دوباره می درخشد

نکند که خواب باشم

و خدا مرا نبخشد

                                 آتوسا صالحی 

دیوانه!

عاقل مباش که غم دیگران خوری

دیوانه باش تا غمت دیگران خورند!