جیرجیرک و خرس!

جیرجیرک به خرس گفت عاشقت شدم!

خرس گفت الان وقته خواب زمستونی منه! شیش ماه دیگه که بیدار شدم راجع بش حرف می زنیم!

خرس وقتی بیدار شد جیرجیرک رو ندید!

آخه خرس نمی دونست جیرجیرکا سه روز بیشتر عمر نمیکنن!

نظرات 3 + ارسال نظر
اطهر یکشنبه 6 آذر 1384 ساعت 11:02 http://brightfire.blogsky.com

کدامیک از درختانی که زیر سایه شان با هم قدم زدیم، قسم بخورند
تا تو صداقت نگاهم و پاکی عشقم را باور کنی؟!

[ بدون نام ] دوشنبه 7 آذر 1384 ساعت 07:26

پژمان دوشنبه 7 آذر 1384 ساعت 22:53 http://sportboy.blogsky.com

سلام
واقعا قشنگه
آپم!!
منتظرت هستم
بای تا های
ممنون:*:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد