هم بازی!

 دلم تنگ شده برای همه آنچه از دست دادم

 چشمانم گریان است برای هر آنچه نداشتم

 دستانم پروانه ای را می خواهند که هرگز پریدن را از یاد نبرد

 و روحم شوق پرواز دارد همراه بادبادکی که در کوچه های کودکی از میان انگشتانم رها شد و به آسمان ها رفت تا هم بازی فرشته ها شود!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 15 دی 1384 ساعت 23:53 http://irnewcinema.persianblog.com

و خردمند شادمانه هم پیدا نمی‌کردی. ولی حالا که دود نداره نمی‌شه فهمید. غمو می‌گم. راستی چرا غصه‌ی از دست رفته‌ها رو می‌خوری. به آینده‌ی آینده فکر کن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد